سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نگارخانه/ (سه شنبه 83/9/24 ساعت 9:56 عصر)

گالری آثار آقای مهدی خیامی

نگارخانه ای در فرهنگسرای دختران باز شده است که آثار مهدی خیامی رو به نمایش گذاشته.مهدی خیامی دانشجوی سال آخر هنر جهاد دانشگاهی سبکش یکم متفاوت و ویژه تر از دیگر نقاش هاست.یه سبک بخصوص.در همه ی طرح هایش یک انسان را به نمایش آورده .البته طرح آدمک های او به نحوی به شکل انتزاعی هم درآمده بود.به معنای دیگه شبیه آدم درست حسابی نبود.اکثرا لخت بودند!و ماهیچه های آن ها را هم به تصویر کشیده شده بود ، انگار که پوستش رو از بدنش کنده باشند و ماهیچه های بدنش معلوم شده باشه.صورت آدمک هاش مضطرب ،نگران ،و افسرده بودند.شخصیت چهار تا از تابلوهایش یک نفر و با یک چهره ی مشخص بود.همانطور که گفتم همشون لخت بودند ،هیچی به تنشون نبود غیر از کراوات.کرواتی که به گردن اونها آویزان شده بود خیلی عجیب می آمد.ابتدا فکر کردم که این آقای خیامی یکم مذهبی هست و داره اضطراب و استرس جوامع غربی(به خاطر کروات به نوعی سمبل غرب) رو می خواد نشون بده.اندرزی که نشون بده اگه از دین خارج بشی  اضطراب و استرس سراسر وجودت رو در بر می گیره.نمادهایی مانند همین کرواتی که گفتم،شیشه ی الکل که دست یکی از آنها بود و در طرحی دیگر که به صلیب کشیده شده بود.ولی نقض نظر و حدس من هنگامی که امروز دوباره به گالری رفتم و با خود او صحبت کردم آشکار شد.اول از همه اینکه از خودش پرسیدم آیا شما می خواهید انحطاط معنوی جامعه ی غربی را به نمایش بکشید؟ پاسخ منفی داد و ادامه گفتش که ما خودمون همه از دم افسرده و دپرس هستیم نیازی نیست که بریم و  آدم غربی رو به نمایش بکشیم. توجه من رو چیز جالبی جلب کرد.کرواتی که به گردن داشت!خوب حدس من به این برگشت که در این تصویرها ، آقای مهدی خیامی خودش رو به تصویر کشیده.اندوه و غم خودش رو طراحی کرده.این نظر من بیشتر تایید می شه که خودش هم مثل آدمک های طراحی هاش آدمی لاغر و استخونی هست.بوی سیگار هم بدنش رو در آغوش گرفته بود.خلاصه بیشتر به نظرم می رسه که آقای خیامی سعی کرده خودش و حالات روانی خودش رو به تصویر در بیاره.بگذریم...
چند تا از اثرهاش رو تا جایی که بتونم اینجا بیان می کنم.دو تا از طرح هایش همون آدمکی رو نشون می داد که در کنج سه گوش دیواری نشسته .یکیشون زانوی غم به آغوش گرفته و سرش رو روی دو تا بازوش که روی زانوهاش هست قرار داده بود.یکی دیگه از این حالت هم که به نظر من خیلی قشنگ بود همین آدم رو نشان می داد که گویی کسی داره به اون نزدیک می شه و اون کف دست هاش رو به جلو می بره و نوعی بیان می کنه که به من نزدیک نشو.تو یکی دیگه از طرح ها به صلیب کشیده شده و در یکی دیگه ایستاده یک شیشه ی الکل دستش و دست دیگه اش رو هم به دیوار تکیه داده و تقلا می کنه که خودش رو ایستاده نگه داره.در همه ی این طرح ها همون طور که گفتم چهره ی فرد مضطرب هست ،بدنش لخت و تنها یک کروات به گردن داره.چند تا دیگه از آثار آقای خیامی تنها سر انسان انتزاعی وی را به نمایش آورده بود.که البته از اونها زیاد خوشم نیومد.

می گم چقدرشرح یک طراحی سخته .یه غزل دیشب گفتم که اگه اجازه بدید اینجا بنویسمش.خوشحال می شم بخونیدش.راستی یکی هست که منو بیشتر از هر آدم دیگه ای برای غزل سرودن تشویق و ترغیب می کنه.با صمیم قلب ازش متشکرم.جوجه ملی (جوجه نیستش ها...) 

کاش می شکفت غنچه ی مهرت به دیدارت
کاش جان من همچون دلم می شد گرفتارت

کاش می روفت رود اشکم از چشمه ی چشمم
غبار یادت،دل سنگت تا به دریای دیدارت

کاش تنگ تر می گرفت دلم را به آغوش
تیر زهر آلود عشق چشمان خمارت

کاش باحضور گرمت آتش عشقم زبانه می کشید
می ربود سرمای کم لطفی را ز رخسارت

کاش آتش هجرانت رسم خموشی می گرفت
با دریای وجودت با گیسوی آبشارت

کاش خزان بی تو بودن پایان می گرفت
می شکفت غنچه لبانت،در موسم روی بهارت

کاش اکسیر عشق من بر روی بی مهرت می فتاد
تا خورشید زر شود ماه روی باوقارت





 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 6 بازدید
    بازدید دیروز: 8
    کل بازدیدها: 237652 بازدید
  • درباره من

  • کمی نوازشم کن
    سیاوش
    به قول یک عزیزی منم یک آدم معمولی که تو همین کره ی خاکی و توی همین ایران زمین سرزمین خشکی ها که مدت هاست چراغ علم و شکوهش خاموش گشته بدنیا آمدم.به هر حال به قول شاعر تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم.هنوز خیلی راه مونده که نپیمودم.می خوام در آینده برم سفر.سفری دور که از اینجا کیلومتر ها فاصله داشته باشه.و اونجا بر خودم بیفزایم.اینو که به یکی گفتم گفت آرزو بر جوانان عیب نیست.
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • داستان های من
    می اندیشم پس هستم
    سیاوش قمیشی
    خسرو شکیبایی آلپاچینوی ایران
    تندیس
    همای سعادت
    e-com
    آخرین درد...
    بهارانه
    کلاغ-سایت ادبیات و فلسفه
    این هم از مدیر خان
    روهام
    سیاوشون
    ستاره ی صبح
    سیاورشان
    نوشته بر باد
    وبلاگ آموزشی . خبری پرمحتوا
    انجمن وبلاگ نویسان پارسی بلاگ
    وب سایت سرو
    ترانه ها وجملات عاشقانه
    سایت فرهنگی هنری ادبی سرو
    NooshI [Nooshi va Jojeha]

    شایا
    دلتا
    آرمان
    تندیس تنهایی
    مسافری از هند
    *ابراهیم نبوی*
    *سردبیر خودم*
    زهرا
    *وب نوشت ابطحی*
    بخش فارسی بی بی سی
    زن نوشت
    ترزا
    دست نوشته های یک پشت کنکوری
    گلناز
    بیا بگشای در بگشای دل تنگم
    مسافری از هند
    مسافری از هند
    آبدارچی پارسی بلاگ
    همسفر تنها
    همسفر تنها
    کردستان
    همسفر مهتاب
    *p30download*

    ابرک قله نشین
    خفن سرا
    دلتا
    رهگذر تنهای دهکده
    *سه کشک*
    *ملیحه*
    ذهن سیال
    nazanin studio
    زمزمه های تنهایی
    نقطه ته خط
    الپر
    دنیای کوچک من
    شب مهتابی
    شرتو
    مشتی نور سرد
    آدم و حوا
    کسوف
    ایزد بانو
    اینجا وبلاگ صورتک است.
    چیزی میان دو فریم
    مادر سپید
    مادر سپید
    تابستانه
    بهار
    بیا و برگرد
    سینا
    ستاره صبح
    جمع نوشت
    کامپیوتر
    آموزش و دانلود مصطفی
    میخانه