سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فالگیر/ (شنبه 84/4/11 ساعت 7:47 عصر)

امروز صبح وقتی که از میدان ونک می گذشتم با منظره ی جالب توجهی روبرو شدم.در کنار جوب پر آب خیابان ولی عصر پیر مردی فال گیر روی پیاده رو نشسته بود.البته این فالگیر با دیگر فالگیر های خیابانی کلی تفاوت داشت و همین سبب شد که داخل خیابان از دیدن این منظره کلی خنده ام بگیرد.قبل از این که به توصیف ویژگی های جالب او بپردازم باید عرض کنم که خنده ی من به علت تمسخر نبود .من فقط از وضع لباس او خنده ام گفت. و به نظر من همین نوع پوشش که باعث جلب مشتری هایش می شود از نوعی هوش ذاتی سرچشمه می گیرد.من فکر می کنم جدا از نوع حرفه، چه  شغل رسمی باشد چه غیر رسمی ،چه به اصطلاحی آبرو مندانه باشد یا غیر آبرومندانه ،اگر عنصر هوش و نبوغ و قوه ی اندیشه در آن به کارگرفته شود باعث پیشرفت فرد خواهد شد.و همین موضوع این فالگیر پیر را در نظر من با ارزش و قابل ستایش جلوه داد.
او همانطور که گفته شد در کنار پیاده روی خیابان ولی عصر نشسته بود.قدش به یک مترو پنجاه سانتی متر نمی رسید و وزنش از هشتاد کیلوگرم تجاوز می کرد. یک نوع عینک آفتابی اسپورت که اکنون بین نسل سومی ها مد شده است به چشم داشت.موهای سرش ریخته بود.شلوار پارچه ای خاکستری به پا و پیراهن مردانه ی آبی رنگی به تن داشت.و کرواتی رنگی را به یقه اش گره زده بود.بند موبایلی از دور گردنش به داخل جیب پیراهنش هدایت شده بود.یک کاسه که درته آن قهوه چسپیده بود در دست داشت و به نحو خیلی فضل فروشانه و با کلام لفظ قلم به پسر جوان بیست ساله ای آینده اش را توضیح می داد.
اگر ازعدم ارزش اخلاقی کار این فالگیر چشم پوشی کنیم فکر مبتکرانه ی او قابل تقدیر است.و اگر هم بخواهیم به جنبه ی اخلاقی کار او بپردازیم نباید انکار کرد که به هر حال خرافات در جامعه ی ما وجود دارد و کسی که مشتری این صنف می شود خود به اختیار خویش این کار را انجام می دهد. و اگر از وضع نابسامان شغل و کار هم آگاهی یابیم شاید چندان عمل وی ضد اخلاقی جلوه نکند.
 


دو خبر جالب توجه امروز در خبرگزاری ها به چشم می خورد:
یکی از اعضای مجلس هفتم ادعا کرده است که کاندولیزا رایس در دوران جوانی خود  شکست عشقی ای با جوانی قزوینی داشته است.و به همین دلیل چندان با دیپلمات های ایرانی میانه ی خوشی ندارد.

و دومین خبر هم ادعای مطبوعات خارجی و نیز چند تن از گروگان های سابق سفارت آمریکا بر این موضوع که آقای احمد احمدی نژاد در جریان گروگان گیری سفارت سابق آمریکا در ایران دست داشته است.با این حال اکبر عبدی این موضوع را به شدت رد کرده است.اصل خبر را در اینجا  بخوانید.و البته مقامات آمریکایی گفته اند که عکس به احمدی نژاد تعلق ندارد.

این خبر هم عینا از روزنامه ی شرق:  اولین سفر یکى از روساى مجلس شوراى اسلامى پس از انقلاب به بلژیک، با اعتراض دولت این کشور به عنوان میزبان روبه رو شد.
حدادعادل و هیات همراهش روز پنجشنبه عازم بلژیک شدند تا در این سفر سه روزه با مقامات این کشور و مقامات اتحادیه اروپا پیرامون مسائل دوجانبه دیدار و گفت وگو کنند. اما شروط تعیین شده آنها براى مراسم ناهار و امتناع از دست دادن با زنان موجب آزردگى مقامات بلژیک از هیات ایرانى شد تا آنجا که «هرمان دکرو» رئیس پارلمان بلژیک به جاى پذیرش شروط هیات ایرانى مبنى بر عدم پذیرایى با مشروبات الکلى، ضیافت ناهار را لغو کرد. ادامه ...





./ (جمعه 84/4/3 ساعت 2:23 عصر)

سلام.این جدولی هست که روزنامه ی کیهان از آمار آراءارائه داده.به آمار کشوری دکتر معین توجه کنید...

http://www.kayhannews.ir/840329/1400.jpg

و این هم سایت روزنامه ی کیهان http://www.kayhannews.ir 

این داستان برای یکی بچه هاست.امید وارم خوشتون بیاد.

پسرکی در کلاس دو خط موازی روی کاغذ کشید.دو خط چشمشان به هم افتاد و در همان یک نگاه قلبشان تپید و مهر یکدیگر را در سینه جای دادند.خط اولی نگاهی به دومی کرد و گفت ما می توانیم زندگی خوبی داشته باشیم.خط دومی از هیجان لرزید.خط اولی گفت: و خانه ای داشته باشیم در یک صفحه ی دنج کاغذ.من روز ها کار می کنم.می توانم خط کنار یک جاده ی متروک شوم ...یا خط کنار یک نردبان.خط دومی گفت من هم می توانم خط کنار یک گلدان چهارگوش گل سرخ شوم.یا خط کنار یک نیمکت خالی در یک پارک کوچک و خلوت.چه شغل شاعرانه ای.در همین لحظه معلم فریاد زد: دو خط موازی هیچ وقت به هم نمی رسند.و بچه ها تکرار کردند ...





<      1   2   3      
 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 3 بازدید
    بازدید دیروز: 1
    کل بازدیدها: 237625 بازدید
  • درباره من

  • کمی نوازشم کن
    سیاوش
    به قول یک عزیزی منم یک آدم معمولی که تو همین کره ی خاکی و توی همین ایران زمین سرزمین خشکی ها که مدت هاست چراغ علم و شکوهش خاموش گشته بدنیا آمدم.به هر حال به قول شاعر تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم.هنوز خیلی راه مونده که نپیمودم.می خوام در آینده برم سفر.سفری دور که از اینجا کیلومتر ها فاصله داشته باشه.و اونجا بر خودم بیفزایم.اینو که به یکی گفتم گفت آرزو بر جوانان عیب نیست.
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • داستان های من
    می اندیشم پس هستم
    سیاوش قمیشی
    خسرو شکیبایی آلپاچینوی ایران
    تندیس
    همای سعادت
    e-com
    آخرین درد...
    بهارانه
    کلاغ-سایت ادبیات و فلسفه
    این هم از مدیر خان
    روهام
    سیاوشون
    ستاره ی صبح
    سیاورشان
    نوشته بر باد
    وبلاگ آموزشی . خبری پرمحتوا
    انجمن وبلاگ نویسان پارسی بلاگ
    وب سایت سرو
    ترانه ها وجملات عاشقانه
    سایت فرهنگی هنری ادبی سرو
    NooshI [Nooshi va Jojeha]

    شایا
    دلتا
    آرمان
    تندیس تنهایی
    مسافری از هند
    *ابراهیم نبوی*
    *سردبیر خودم*
    زهرا
    *وب نوشت ابطحی*
    بخش فارسی بی بی سی
    زن نوشت
    ترزا
    دست نوشته های یک پشت کنکوری
    گلناز
    بیا بگشای در بگشای دل تنگم
    مسافری از هند
    مسافری از هند
    آبدارچی پارسی بلاگ
    همسفر تنها
    همسفر تنها
    کردستان
    همسفر مهتاب
    *p30download*

    ابرک قله نشین
    خفن سرا
    دلتا
    رهگذر تنهای دهکده
    *سه کشک*
    *ملیحه*
    ذهن سیال
    nazanin studio
    زمزمه های تنهایی
    نقطه ته خط
    الپر
    دنیای کوچک من
    شب مهتابی
    شرتو
    مشتی نور سرد
    آدم و حوا
    کسوف
    ایزد بانو
    اینجا وبلاگ صورتک است.
    چیزی میان دو فریم
    مادر سپید
    مادر سپید
    تابستانه
    بهار
    بیا و برگرد
    سینا
    ستاره صبح
    جمع نوشت
    کامپیوتر
    آموزش و دانلود مصطفی
    میخانه