سلام دوست من .اول 1سوال : از كجا ملوم كه من آقا باشم ؟!!
اما از شوخي كه بگذريم ، مطلبتان را خواندم و تا حدي با آن موافقم . اما اين معادله يك روي ديگر هم دارد ، و آن احتمال بازي ايست كه طراحي شده تا جناب رفسنجاني با رايي مقبول و قابل رقابت با آرايي كه براي آقاي خاتمي در 2 دوره پيشين به صندوق ها ريخته شد به مقام رياست جمهوري نائل گردد !!!! بازي هاي سياسي كه من ، شخصا از آن متنفر هستم ، هزاران چهره غير قابل محاسبه دارد . اما شرايط به هر ترتيب بگونه اي تنظيم شده كه كساني كه شخصا حضور در انتخابات را بر نميتابند ، در گوشه اي سه كنج گير افتاده اند و بين ريسك عدم شركت و متعاقبش انتخاب مردي با افكار و انديشه هاي تند اسلامي ، بنام احمدي نژاد از طرفي و از سوي ديگر حضور در انتخابات و خارج كردن وي از ميدان ، مردد گشته اند !!! اما بايد توازن عقلاني خود را جمع كرده و عواقب هر دو عمل را سنجيد.
عدم شركت امكان حضور فردي تند رو كه يكي از افتخاراتش ، ايجاد آسانسور مردانه و زنانه در شهرداري تهران است ، را بر پست رياست جمهوري فراهم ميكند . اما از سويي ديگر ميزان آراء به صندوق ريخته و متعاقبش مشروعيت بخشيدن به نحوه گزينش كانديدا ها را كم رنگ ميكند .
اما از سوي ديگر ريسك حضور ، امكان تن دادن به بازي ،راي بالا را براي آقاي هاشمي جدي ميسازد .و راي بالا به آقاي هاشمي ، يعني مشروعيت بخشيدن به اعمال گذشته وي و شكر گذاري براي قتل هاي زنجيره اي زمان رياست جمهوري ايشان !!!! اينجا كار بسيار ظريف و حساس گرديده ، و اينگونه كه از شواهد بر مي آيد ، تاكتيك جلب مشاركت مردم ، براي مقبوليت بخشيدن به تمام آنچيز هايي كه موج اصلاحات در تقابل با آن بود ، در حال پيروزي است . !!!! به زبان ساده مردم به اصلاحات در اين دوره نه گفتند و به روش پيشين حكومت داري قبل از اصلاحات آري گفتند !!!! اين است خواست طراحان تاكتيك ....
اما هر تصميمي كه گرفته شود بايد در نظر داشت كه گاهي بايد تاوان اشتاباهاتمان را بدهيم و به بازي ديگراني كه بر ايشان نقد داريم ،گردن نهيم !!!!!!
اما هنوز هيچ چيز معلوم نيست و بايد بيشتر انديشيد .
زياده گويي حقير را ببخشيد . بهروز و انديشمند باشيد .