• وبلاگ : كمي نوازشم كن
  • يادداشت : داستان/
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام/ داستانتو خوندم /خيلي جالب بود اما در مورد اون دختر يه خورده بي انصافي كردي دختري كه با اين همه بلايي كه مادرش سرش اورده اما حاضر نيست حتي تو دلش به اون فحش بده و اونو كفر ميدونه و از خدا عذر خواهي ميكنه چطوري ميتونه از دوستي كه خيلي هم دوستش دارده واز اينكه ازدست دادتش زار ميزنه اينجوري انتقام بگيره