سلام.امید وارم که حال هگی خوب باشه.راستی راجع به این سپاه گمنام اسلام چیزی خوندید؟یک وبلاگی درست کرده اند و اسم حدود چهار صد تا وبلاگ و وب سایت را به عنوان ملحد و کافر لیست کرده اند و ببه همه ی آن ها تهدید ترور کرده اند.و نواب صفوی را به عنوان الگوی خود نام برده اند.در وبلاگشان نوشته اند که برای خدا و به این علت که صاحبان این وبلاگ ملحد و کافر هستند باید اعدام شوند.حتی بدون تشکیل هیچ دادگاهی.خوب فعلا که اسم و لینک به صاحبان وبلاگ ها دادند.و تنها تهدیدشون کردند.خوب منم درخواست می کنم که وبلاگ من را هم در لیست این چهرصد وبلاگ به اصطلاح خوارج قرار بدید و تهدید به ترور من بکنید.اگه وبلاگ رو بذارید جزو دسته ی اول و اولین وبلاگ به من لینک بدید دیگه واقعا عالی می شه. یک سری از وبلاگ هایی که واقعا آدم باورش نمی شه وب نوشت ابطحی هست.همین طور چندین وبلاگ کاملا شخصی که توش تنها خاطرات می نویسند.از جمله وبلاگ زهرا اچ بی یا وبلاگ نوشی و جوجه هایش.من که خودم با وبلاگ نوشی و جوجه هایش خیلی حال می کنم.حتما برید سر بزنید خیلی بامزست.در وبلاگ شوالیه ی تنها (از تو سایت آموزش آنلاین وارد وبلاگ شوالیه تنها بشید.) ها خیلی خوب جواب صاحب این وبلاگ سپاه اسلام رو با استدلال داده است. خوب بالاخره به قول امیر یعنی شوالیه ی تنها مذهب تبدیل به یه خمیر مجسمه شده که هر کسی به دلخواه خودش اون رو تبدیل به یه شکل می کنه.
راستی بحث از نواب صفوی شد یاد یک ماجرایی حدود شش سال پیش افتادم.کلاس سوم راهنمایی بودیم.سر کلاس تاریخ.معلم تاریخمون واقعا آدم بد عنقی بود.یه نقاب همیشه پیش رویش بود.خودش رو متعصب جا می زد.در صورتی که وقتی بچه ها آمارشو گرفته بودند زمان شاه با ساواک کار می کرده!!! در ضمن به بچه ها بخصوص اول راهنمایی ها هم علاقه ی خاصی داشته بود.و تو مدرسه به همین عنوان شهره ی خاص و عام بود.(اینو جدی می گم ها ) یه روز سر کلاس داشت راجع به نواب صفوی درس می داد.مثل همیشه اخم هاش تو هم بود و همه ی بچه ها هم تو عالم هپروت خودشون و زیر لبی به این معلم ارجمند فحش می دادن.دقیقا یادمه که می گفت نواب صفوی بخاطر اسلام دست به ترور اشخاص و افراد شاه می زد .و به مبارزه ی مسلحانه اقدام می کرد.یکی از دوستانم که پدرش هم دبیر ما بود (پدر اون هم از اون آدم ها آب زیر کاه بود) گفت آقا پس تروریس بوده دیگه؟؟؟ یک دفعه در آن اوج آرامش که در کلاس بر قرار بود و همه نیم چرت می زدند این استاد گرامی از جایش بلند شد و اون دوست بیچاره ی من را اینقدر کتک زد که نگو. مدام هم می گفت که احمق من کی گفتم تروریست بوده!!! (یکی نبود بگه آخه مرد حسابی خودت می گی ترور کرده خوب کسی هم کهخ ترور می کنه میشه تروریست دیگه حالا چه به هدف خوب یا هدف بد) از کلاس بیرونش انداخت.مدیر مدرسه هم که اون هم از آون آدم ها بود واقعا برای یک هفته سر کلاس راهش نداد.فردای همان روز که دوستم به مدرسه آمد پشت و کمر خود را به ما نشان داد .جای کمر بند و زخم کل پشت او را پوشانده بود.درسته همون شب پدرش با کمربند سیاهش کرده بود. واقعا که اون هم یک پسر بچه ی 14 ساله . آن هم به خاطر یک سوال!!!
بگذریم این هم از آدرس همین سپاهیان گمنام اسلام.که اگه واقعا منسجم بود یه سایت می ساخت.اصلا از کجا معلوم این کار تنها یک نفر بوده که خواسته در اینترنت و فضای وبلاگ نویسی اغتشاش ایجاد بکنه؟ من هم می تونم چنین وبلاگ ی درست کنم و این همه آدم رو تهدید به کشتن بکنم. http://islamic-army.blogspot.com
جالب توجه که بدانید این وبلاگ در پرشن بلاگ بوده و پرشن بلاگ آن را مسدود کرده است تا این که به بلاگ اسپات رو آورده است.
|