سلام امید وارم که حالتون خوب باشه و همیشه شاد و خوش باشید.
یه سوال از شما می پرسم.به نظر شما بد ترین شرایط برای یک انسان چیه؟چیزی که انسان رو آزار می ده؟بدترین حالتی که می تونه واسه یک نفر اتفاق بیفته چیه؟به نظر من بدترین حالت برای یک انسان اینه که تحت فشار باشه و از اون هیچ کاری بر نیاد.حالا این فشار می تونه فشار روحی باشه یا فشار جسمی و در حقیقت آزار جسمی.دومی اگه خیلی شدید باشه واقعا وحشتناکه.اینکه فردی به شدت شکنجه بشه و در ضمن هیچ کاری هم نتونه بکنه.من از بچگی از بمب باران وحشت داشتم.به خاطر اینکه انسان ها تحت فشار قرار می گیرند در حالی که هیچ عکس العملی را نمی توانند در مقابل آن انجام دهند.و همین آزار دهنده است.این مسئله یکی از وحشیانه ترین اعمالی هست که بر روی یک انسان می تواند اتفاق بیفتد.یکی این که تحت فشار قرار بگیره و دیگری این که شرایط به گونه ای باشه که فرد نتواند هیچ دفاعی از خود بکند. کسی رو در نظر بگیرید که دست ها و پاهایش را با بند بسته و چشمانش را پوشیده اند و در حالی که قدرت انجام هیچ کاری ندارد تحت آزار و شکنجه قرار بگیرد.غیر قابل تصور هست. خوش بختانه الان توی ایران البته از بمب باران خبری نیست. اما جریان های فرهنگی و سیاسی دیگری هست که این حقایق تلخ در آن ها به وقوع می پیوندد. از جریان های سیاسی بگذریم و همان بهتر که در این زمینه سخن نگوییم چون که بر سر خودمان هم ممکن است اتفاق بیفتد. اما جریان های فرهنگی و اجتماعی بحث اصلی منه.البته این آزار ها که در حیطه ی اجتماعی و فرهنگی در کشور اتفاق می افتد شاخه ها و زیر مجموعه های مختلفی دارد اما از همه مهم تر جنایات پنهانی است .جنایاتی که حتی قانون نیز آن را نادیده می گیرد.اعمال وحشیانه ای که در نزدیکی ما واقع می شوند.جنایاتی که در آمار ها و اطلاعات کشور جای ندارند اما همه ی ما هر روز و هر شب اخبار و اطلاعات آن را دریافت می کنیم.و اما این جنایات چیست؟جنایاتی که در چهار چوب خانواده به وقوع می پیوندد.خانواده ای که در آن کودک آزاری می شود و خانواده ای که در آن مردی همسر خود را با بدترین و زشت ترین اعمال به معنای واقعی کلمه شکنجه می دهد. و اما دست هیچ کدامشان به جایی بند نیست.کم نیستند مردانی که همسران خود را مدت ها در خانه زندانی می کنند و آن ها را تا سر حد مرگ می زنند.کم نیستند زنانی که سالها مورد ضرب و شتم قرار می گیرند.آیا باز باور نمی کنید؟کافی است یک ساعت ادرای را به دادگستری یا پزشک قانونی بروید .در کنار دادگاه های خانواده ای بایستید و با چشمان خود این حقایق تلخ که ناشی از ضعف فرهنگی و اجتماعی است را مشاهده کنید.یا سری به روزنامه ها و صفحه ی حوادث آن بزنید.این صفحات بازتاب بسیار کوچک از حقایق تلخ اجتماع ما می باشد .یک فرد به آن دلیل که قدرت بدنی بیشتری دارد حق تسلط شکنجه آزار و اذیت را نخواهد داشت.حتی حیوانات وحشی و درنده خو نیز تنها به دلیل ادامه ی زندگی و تهیه ی غذا به موجود ضعیف تر از خود حمله می کند.و آن بدان معنا است که در جامعه ی ما بسیاری از انسان ها و افراد نه تنها به مقام حیوان تنزل پیدا می کنند بلکه حتی پست تر از حیوانات و آن هم حیوانات درنده و وحشی قرار می گیرند.این خلاف قانون طبیعت است.حتی این خلاف قانون علیت هست که فردی بدون هیچ دلیلی همسر خود را شکنجه کند.
و اما قانون ما با این جنایت چه رفتاری نشان می دهد؟یکی از بستگاه درجه اول من قاضی دادگاه خانواده بوده است و من از بسیاری از موارد همسر آزاری به طور مستقیم مواجه بوده ام.به یکی از آن موارد که هرگز آن را از یاد نمی برم اشاره خواهم کرد.زنی که مورد آزار ، اذیت و کتک قرار می گیرد. و تقاضای طلاق می نماید .رئیس دادگاه حکم طلاق صادر نمی کند تنها به این دلیل که زن به عصر و هرج نیفتاده است.عصر و هرج به معنای سختی است و این رای دادگاه به معنای آن است که تنها آن زن هنگامی می تواند طلاق خود را بگیرد که تا سر حد مرگ مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشد.در غیر این صورت موظف است که با همسر خود زندگی کند.با بسیاری از موارد دیگر مواجه شده ام که زن ها در ضرب و شتم به قتل می رسند و همسران آن ها تنها چند سالی را در زندان سپری می کند.بله .مطمئنا می دانید که قتل یک زن توسط مرد تنها دیه و حبس دارد در صورتی که قتل مرد توسط یک زن منجر به قصاص و اعدام می شود. تنها زمانی بر مرد قصاص واجب می شود که دو زن را کشته باشد.و به تساوی جالب و حیرت انگیزی می رسیم. (مرد)=(زن).2 و این تساوی در قوانین دیگر از جمله وراثت نیز خود را به نمایش می گذارد.
این سخنان که بیان شد تنها مشتی از خروار است.بسیاری از مسائل فرهنگی دیگری وجود دارند که به عرف تبدیل شده است.عرفی که موجب تحقیر و کوچک شماری می شود. نمونه ی آن را از مسائل کوچک خانوادگی بگیرید تا محدودیت های ورزشی تفریحی و غیره.آیا نباید در این مسائل تجدید نظر کرد؟این تجدید نظر کی صورت می گیرد و قربانیانی که تا آن زمان به خاک هدیه می شوند را چه کسی مسئول است و چه کسی جواب گوی آن است؟
خوب در ادامه عرض کنم خدمتتون که دو قسمت به مدیریت وبلاگ اضافه شده.یکی مدیریت آلبوم تصاویر که برای انتشار عکس فضای 200 کیلو بایتی میدهد و دیگری قسمت مدیریت آرشیو که مشکل آرشیو من با این قسمت حل می شود.این به آن معنی است که در گذشته که من نمی توانستم برای خودم آرشیو درست کنم تقصیر از من نبوده است و سیستم اشکال داشته است.به هر حال خوشحالم.دست مدیر پارسی بلاگ و دیگر کار کنان آن درد نکند. با این دو کار خیلی محیط جذاب تر شده است.
اما شاه مدیر یه تیکه بهم تو یکی از پیام ها فرستادی . شد یکی طلبم.گفته بودی که شما به صورتی دستی وبلاگ من رو ویرایش کردید و فکر کردید که اگه اصلا این کار رو نمی کردید بهتر بود.اولا این که از این فکر ها نکنید هیچوقت.بعدشم اینکه دست شما درد نکنه و بعد از اون هم اینکه خوب به هر حال یکم وبلاگ به هم ریختش دیگه آرشیو هم درست نشده بود.به هر حال گذشته ها گذشته.
آشتی آشتی آشتی با هم بریم تو کشتی
همگی موفق باشید خوشحال می شوم که پیام هم بگذارید .در ضمن این عکس رو هم از روی هارد کامپیوتر به وسیله ی فضای پارسی بلاگ آپ لود کردم.روش یه دونه کلیک کنید اندازه ی اصلی تصویر رو خواهید دید. موفق باشید و زندگی بر کامتان شیرین باد.
|