سلام.امیدوارم که حال همگی شما خوب باشه.الان زیاد فرصت ندارم مطلب بنویسم.اومدم که تنها چند تا عنوان که بعدها در باره اینها خواهم نوشت رو بیان کنم.یکی از مسائل در مورد فن آوری هسته ای ایران هست.مسئله ی بحث برانگیزی شده و اینکه دولت ایران سه نفر جاسوس هسته ای در ایران دستگیر کرده نشان دهنده ی خیلی از چیز هاست.نشان دهنده ی خیلی از مسائل هست .دوم هم سر عشق می خوام حرف بزنم.عشقی که زندگی خیلی از ما ها را تغییر جهت می ده و کلا به سمت دیگه ای هدایت می کنه.خیلی از ماها خودکشی می کنیم.از خود بی خود می شویم و تمام فعالیت های ما تحت الشعاع قرار می گیرد.
فردا اولین کنکور قلمچی انجام می شود.امروز هم جلسه ی اتمام حجت گذاشته بودند.عجب جلسه ای بود! یکی که سال پیش از ما کنکور داده بود و مهندسی پزشکی علوم و تحقیقات می خوند پشتیبان ما شده بود و برای حدود 15 داوطلب که اکثرشان با مادرشان آمده بودند سخنرانی میی کرد.بیچاره هی تپق می زد.من سال بعد که کنکور شرکت کردم و دانشگاه به سلامتی قبول شدم (خواب دیدی خیر باشه)میرم تو قلم چی شغل پشتیبانی رو اختیار می کنم.از این جور کارا خوشم میاد.سخنرانی برای جمعیت ،برنامه ریزی برای و انجام کارهای مشاوره ای.توانایی اش رو هم در خودم می بینم تقریبا .یکی از دوست های برادرم هم پشتیبان قلمچی بود .طاها قمی یا طه قمی.مسئله ی پولش زیاد نیست ولی ماهی هشتاد هزار تومن هم حدودا حقوق داره.
یکم سرم شلوغ شد می خوام داستانی بنویسم به عنوان کشور ده نفره.البته جمعیتش شاید از ده نفر کمتر باشه.و نیز البته ممکنه به صورت یک نمایش نامه ی تئاتر بنویسمش .با نمایش نامه داستان جالب تر جلوه پیدا می کنه.ولی... کو وقتش؟می نویسمش به هر حال
فعلا خدانگهدار
راستی از دوستای عزیز وبلاگ نویس که اینجا رو می خونند، علاقه ام رو برای تبادل لینک بیان می کنم.برام پیغام بذارید تا تبادل لینک کنیم.همین طور تبادل لوگو.
|