ترس از رقابت جنسی و رابطه ی آن با حجاب
حجاب خوب است یا بد؟اجبار به حجاب چه؟به یک سوال دیگر هم پاسخ بدهیم.ریشه ی حجاب در چیست؟ تاریخ حجاب به کجا باز می گردد؟
به نظر من حجاب دو معنی را در بر می گیرد.یکی از نظر اسلام که پوشش کلیه ی اعضای بدن زن به جز صورت دستان و پاها را شامل می شود.این مفهوم تنها ویژه ی اسلام است.اما حجاب به تعریف گسترده همان معنای پوشش را می دهد.از پوشش آلت تناسلی زن یا مرد گرفته تا شکم و سینه و دست و پا.به معنای عام اگر فردی تنها یک شرت بپوشد به نوعی و تا اندازه ای حجاب را رعایت کرده است.این نوع مفهوم گسترده نه تنها در جوامع اسلامی بلکه در جوامع غربی ،مسیحی و حتی متریالیستی هم رعایت می شود.حجاب به معنای عام نوعی اجبار درونی است که هر فردی بر رعایت کردن آن کوشش می ورزد.در شهری مانند واشنگتون یا پاریس هیچ زن یا مردی بدون شلوار یا پیراهن از خانه بیرون نمی آید چه برسد به نپوشیدن شورت.پس تفاوت عقیده ی اسلام با آنچه که در عرف همه ی جوامع وجود دارد ریشه در اصل حجاب نیست بلکه در مقدار و به نوعی کمیت آن ریشه دوانده است.توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است.پاسخ به علت حفظ حجاب به معنای عام در هر فردی نه به فطرت انسان ها بر می گردد و نه به اجبار از سوی حکومت.حفظ حجاب به مفهوم گسترده ریشه در غریزه ی وجودی انسان دارد.انسان به عنوان یک حیوان دارای غرایز ذاتی ای است که برخی از آن ها منتج به رعایت حجاب می شود.برای مثال از جانداری غیر از انسان یاد کنیم.خروسی که نسبت به جفت خود احساس غیرت می کند تا روباهی که همپای خود را از ترس تجاوز به حق مالکیت جنسی او از منطقه ی زندگی خود می راند و «کیش» می کند.حس غریزی مالکیت نسبت به شریک جنسی نه تنها در میان انسان ها بلکه در بین اکثر حیوانات به گونه های مختلف وجود دارد.امیدوارم که سوءتفاهمی صورت نگیرد.منظور من از مالکیت جنسی وجود نوعی حس «غیرت»(یا ترس رقابت جنسی) در هر جانداری نسب به زوج جنسی خود می باشد.در یک زوج انسانی همانگونه که مرد نسبت به زن خود احساس مالکیت می کند زن نیز نسبت به همسر خود احساس مالکیت و تملک خواهد کرد.البته شدت این حس در هر جانداری و در هر جنسیتی متفاوت خواهد بود.جنس مذکر از نوع انسان به طور غریزی ترس بیشتری نسبت به فاش شدن رقیب جنسی خود دارد.پیدایش حجاب و علت آن از همین حس مالکیت و به همراه آن نوعی ترس سرچشمه می گیرد.ترس از اینکه رقیب جنسی فردی مورد تجاوز قرار بگیرد(در مورد زن ها) یا رقیب جنسی به شریک جنسی فردی تجاوز کند(در مورد مردان).این ترس به همراه خود نوعی اجبار از سوی همسر و البته نوعی خویشتنداری و حس وفاداری از سوی خود فرد برای رعیت حجاب می شود.
در مورد چادر و حجاب از نوع کامل جای بحث و اشاره به نکته ی بسیار جالب توجهی وجود دارد.عرف پوشیدن چادر و حجاب کامل در جامعه ای ناامن به وجود خواهد آمد.جامعه ای که فرد ترس بسیاری از مورد تجاوز قرار گرفتن همسر خود دارد.در این جامعه حجاب جنبه ی تکاملی به خود می گیرد.در حقیقت حجاب رابطه ی عکسی با امنیت جنسی در جامعه ،فرهنگ یا تمدن دارد.مطلب جالب توجهی که از سوی پیروز از آمریکا در سایت بی بی سی نوشته شده است دلیل منطقی ای بر این ادعاست.متن کامل وی را در اینجا درج می کنم:
«پوشاندن زنان و محدود کردن آنان ریشه در اسلام ندارد بلکه ریشه دارد در تاریخ حکومت های شاهنشاهی ایران قدیم و حکومت های فئودالی که هنوز میشود در افغانستان نمونه های آن را دید. چادر پوششی ایرانی است نه اسلامی. شاهان و امیران ایرانی برای پر کردن حرمسراهای خود زنان و دختران رعیت های خود را بدون دغدغه خاطر تصاحب میکردند. به همین دلیل عموم زنان و دختران خود را یا در خانه نگاه میداشتند و در بیرون از خانه زیر پوشش چادر. به همین علت است که در نقوش تاریخی و پیکره سازی ایران قدیم بر عکس یونان و رم باستانی آثاری از پیکره و تندیس های زنان دیده نمیشود.» پیروز - آمریکا
و اما بحث در مورد اجبار به حجاب از سوی حکومت.به نظر من این عمل چندان منطقی و معقول به نظر نمی رسد.همانگونه که گفته شد حجاب(در معنای عام و نه از دیدگاه اسلام به طور خاص)ترس از به وجود آمدن رقیب جنسی برای یک زوج است.و راهکارهای پیشگیری از وقوع آن به ساختار و قراردادهای دو همسر بر می گردد.نه اینکه بر اثر عاملی خارجی با جبر این شیوه حاکم شود.شاید این «ترس» در میان یک جفت کمتر از جفت دیگر باشد و به نوبه ی آن میزان رعایت حجاب نیز تغییر کند.
|